بین آرمانهای دینی و اقتصادی در مکتب اسلام تعامل و هماهنگی کاملی وجود دارد، تا جایی که اسلام، اقتصاد را وسیلهای جهت رشد و تعالی انسان میبیند. از این رو، در فرهنگ اقتصادی اسلام، اهتمام به علم و دانش و نوآوری، ترغیب به کار، اهمیت دادن به وجدان کاری، اتقان و انضباط در کار و عمل، پرهیز از اسراف و تبذیر، زهد و قناعت در مصرف، تشویق به بهترین استفاده از نعمتهای الهی و تلاش در امر تولید و عدم وابستگی به بیگانگان در کالاهای استراتژیک، زمینه را برای رسیدن به الگوی متناسب با آرمانهای اقتصادی اسلام فراهم میآورد.
نهادینه سازی چنین فرهنگی از طریق تربیت دینی که زمینه را برای پایبندی به باورهای دینی و به میدان عمل آوردن آنها ایجاد میکند، میسر است.
براین اساس، فرض ما در این پژوهش بر این است که بین تربیت دینی و اقتصاد مقاومتی رابطة معناداری وجود دارد، زیرا تربیت دینی در بعد اقتصادی در واقع همان مهارتآموزی و به کارگیری آن در بهرهوری بهینه از منابع و ارتقاء بهرهوری است.