فرهنگ، در حقیقت، راه و رسم و شیوة زندگی است و آن را نمیتوان از زندگی انسان جدا کرد. حیات و شکوفایی یک ملت در گرو فرهنگی پویا و بالنده است. علم و اقتصاد، پول و ثروت و منابع زیرزمینی برای تأمین و تضمین آیندة بشریت تعیین کنندة صرف نیست، بلکه این ضعف عوامل فرهنگی است که همواره سبب سقوط و زوال تمدنها بوده است. عدم اهتمام لازم به جریان فرهنگی و آسیبشناسی صحیح آن، یک ملت را فرسوده و در نهایت به سوی نابودی سوق میدهد. لزوم برنامهریزی برای محافظت از مرزهای فرهنگی و پاسداری از باورهای دینی، ضرروت مدیریت کارامد فرهنگی، مبتنی بر آموزههای قرآنی را نشان میدهد. این جستار در پی آن است که به یکی از موضوعات مهم حوزة مدیریت فرهنگی، یعنی شناخت آسیبها و همچنین کمبودها بپردازد. آسیبشناسی، رهیافتی است که با نگاهی دقیق به فرایندها، درصدد شناسایی مشکلات است و به کشف راه حلها میپردازد. شناخت آسیبها گاهی با تدبر و تعقل و تحلیل و آموختن از دیگران حاصل میگردد و گاه در مسیر مواجهه و تجربة آن حوادث به دست میآید. در یک نگاه و تقسیمبندی کلی میتوان گفت: برخی آسیبها و موانع فرهنگی، آسیبهای بیرونی هستند و برخی دیگر درونیاند. آسیب بیرونی یعنی عواملی که اساساً مانع روی آوردن انسانها به ارزشهای فرهنگی میشوند و آسیب درونی یعنی عواملی که موجب تضعیف عقاید و ارزشهای فرهنگی میشوند. آسیبهای درونی برای فرهنگ یک جامعه خطرناکتر و سهمگینترند.