1
دانشجوی دکتری رشته الهیات و معارف اسلامی گرایش علوم قرآن و حدیث دانشگاه آزاد واحد یادگارامام (ره) - تهران (نویسنده مسئول)
2
دکتری علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی
3
دانشیار دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
مفهوم ارتباطات انسانی هرچند به لحاظ عرفی، عیان و بدیهی مینماید ولی در تحلیل فلسفی، حدود و ثغور آن به سادگی ترسیم نشده است. در این نوشتارتلاش شد، مفهوم ارتباطات انسانی از منظر فلسفی و اصول حکمت متعالیه مورد بررسی قرار گیرد و از آنجا که فلسفه ارتباطات به عنوان یک فلسفۀ مضاف به صورت مستقیم در دستگاه فلسفی صدرا تشریح نشده است، اصول اساسی توجیهکنندۀ ارتباطات انسانی شامل؛ اضافۀ اشراقی، حرکت جوهری، تکوین هویت، امکان فقری، آزادی انسان، وجود رابط و مستقل، علّیت و ارتباط ایجادی، قائدۀ بسیط الحقیقه شناسایی و تبیین گردید، نتایج حاصل نشان میدهد که انسان دارای وجودی مستقل نیست، بلکه در ربط مستقیم با واجب الوجود، هم در مرحلۀ حدوث و هم در مرحلۀ بقاء قرار دارد و نسبت آدمی با وجود واجب، نسبت و ربط وجودی است این نسبت و ربط وجودی که دال بر فقر ذاتی انسان دارد، شبکهای از روابط و نسبتها را شکل میدهد که تا حد زیادی زمینه ساز تکوین هویت و رشد وجودی انسانهاست.